دانشکده تغذیه و علوم غذایی دانشگاه علوم پزشکی شیراز
تغذیه و مقاومت به انسولین، یک رابطه حیاتی
مقاومت به انسولین یک وضعیت متابولیکی است که در آن سلولهای بدن به انسولین کمتر پاسخ میدهند و این منجر به افزایش سطح گلوکز خون میشود. این وضعیت به شدت با عادات غذایی و تغذیه مرتبط است و درک اینکه چگونه تغذیه بر حساسیت به انسولین و سلامت متابولیک کلی تأثیر میگذارد، ضروری است.
نقش تغذیه در مدیریت مقاومت به انسولین چندوجهی است. رژیمهای غذایی غنی از کربوهیدراتهای تصفیهشده، قندها و چربیهای ناسالم میتوانند مقاومت به انسولین را تشدید کنند. این غذاها منجر به افزایش سریع سطح گلوکز خون میشوند و پانکراس را وادار به ترشح بیشتر انسولین میکنند.
با گذشت زمان، این میتواند توانایی بدن را برای پاسخ مؤثر به انسولین تحت فشار قرار دهد و منجر به مقاومت به انسولین شود. برعکس، یک رژیم غذایی متعادل غنی از غذاهای کامل میتواند حساسیت به انسولین را بهبود بخشد و به مدیریت سطح گلوکز خون کمک کند.
یکی از مؤثرترین رویکردهای غذایی برای بهبود حساسیت به انسولین، رژیم مدیترانهای است. این رژیم بر مصرف غلات کامل، میوهها، سبزیجات، حبوبات، آجیل و چربیهای سالم، بهویژه روغن زیتون تأکید دارد. مطالعات نشان دادهاند که پیروی از رژیم مدیترانهای با سطوح پایینتر مقاومت به انسولین و کاهش خطر ابتلا به دیابت نوع ۲ مرتبط است. خواص ضد التهابی غذاهای موجود در این رژیم ممکن است نقش مهمی در افزایش حساسیت به انسولین ایفا کند.
جنبه مهم دیگر تغذیه، ترکیب ماکرونوترینتها در وعدههای غذایی است. رژیمهای غذایی غنی از فیبر، بهویژه فیبر محلول، نشان دادهاند که حساسیت به انسولین را بهبود میبخشند. غذاهایی مانند جو، لوبیا، عدس و میوهها منابع عالی فیبر محلول هستند که میتوانند جذب گلوکز را کند کرده و کنترل قند خون را بهبود بخشند.
علاوه بر این، گنجاندن منابع پروتئینی کمچرب، مانند ماهی، مرغ و پروتئینهای گیاهی، میتواند به تثبیت سطح قند خون و افزایش سیری کمک کند و احتمال پرخوری را کاهش دهد.
زمانبندی و فراوانی وعدههای غذایی نیز در حساسیت به انسولین نقش دارد. تحقیقات نشان میدهند که مصرف وعدههای غذایی کوچکتر و مکرر در طول روز ممکن است به حفظ سطوح پایدار قند خون و بهبود حساسیت به انسولین کمک کند.
روزهداری متناوب نیز به دلیل پتانسیل آن در افزایش حساسیت به انسولین و ترویج کاهش وزن توجه زیادی را به خود جلب کرده است. با این حال، پاسخهای فردی به زمانبندی وعدههای غذایی میتواند متفاوت باشد و ضروری است که رویکردی پیدا شود که برای هر فرد بهترین باشد.
علاوه بر این، کیفیت چربیهای مصرفی در مدیریت مقاومت به انسولین بسیار مهم است. رژیمهای غذایی غنی از چربیهای ترانس و چربیهای اشباع میتوانند التهاب را ترویج کرده و حساسیت به انسولین را بدتر کنند. در مقابل، چربیهای سالم، مانند آنهایی که در آووکادو، آجیل، دانهها و ماهیهای چرب وجود دارند، میتوانند تأثیرات مثبتی بر حساسیت به انسولین داشته باشند. بهویژه، اسیدهای چرب امگا-۳ نشان دادهاند که التهاب را کاهش داده و سلامت متابولیک را بهبود میبخشند.
آبرسانی (هیدراسیون) نیز یکی دیگر از جنبههای نادیدهگرفتهشده تغذیه است که میتواند بر حساسیت به انسولین تأثیر بگذارد. مصرف آب کافی برای حفظ عملکرد متابولیکی بهینه ضروری است. برخی از مطالعات نشان میدهند که کمآبی ممکن است عمل انسولین را مختل کند و بر اهمیت هیدراته ماندن تأکید میکند.
در نتیجه، تغذیه نقش حیاتی در توسعه و مدیریت مقاومت به انسولین ایفا میکند. یک رژیم غذایی متعادل غنی از غذاهای کامل، فیبر، چربیهای سالم و پروتئینهای کمچرب میتواند بهطور قابلتوجهی حساسیت به انسولین را بهبود بخشد و خطر ابتلا به دیابت نوع ۲ را کاهش دهد. با اتخاذ انتخابهای غذایی آگاهانه و الگوهای غذایی سالم، افراد میتوانند بهطور مؤثری مقاومت به انسولین را مدیریت کرده و سلامت متابولیک کلی خود را افزایش دهند./ف.نوروزی فرد
"صبا خطاپوش" کارشناس ارشد تغذیه بالینی دانشکده تغذیه و علوم غذایی
نظر دهید